جدول جو
جدول جو

معنی ایم الله - جستجوی لغت در جدول جو

ایم الله
(اَ مُلْ لاه)
قسم بخدا. (منتهی الارب) (آنندراج). کلمه قسم. یعنی سوگند بخدا. (ناظم الاطباء). لغتی است از ایمن اﷲ که قسم است و درآن لغات است: ایم اﷲ. ایم اﷲ و ایمن اﷲ یا ایمن اﷲ. (از اقرب الموارد). رجوع به ایمن اﷲ شود
لغت نامه دهخدا
ایم الله
سوگند خدا
تصویری از ایم الله
تصویر ایم الله
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از امین الله
تصویر امین الله
(پسرانه)
مورد اعتماد خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آیت الله
تصویر آیت الله
(پسرانه)
نشانه خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کرم الله
تصویر کرم الله
(پسرانه)
بخشش و لطف خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کلیم الله
تصویر کلیم الله
(پسرانه)
آنکه خداوند با او سخن گفته است، لقب موسی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عین الله
تصویر عین الله
(پسرانه)
چشم خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فیض الله
تصویر فیض الله
(پسرانه)
لطف و محبت خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سیف الله
تصویر سیف الله
(پسرانه)
آنکه به منزله شمشیر خدا است و در راه خداوند مبارزه می کند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اهل الله
تصویر اهل الله
بندگان خوب خدا، مردان خدا، مردم پارسا و پرهیزکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ای والله
تصویر ای والله
آری قسم به خدا، درست است، راست است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلیم الله
تصویر کلیم الله
کسی که خداوند با او سخن گفته است، لقب حضرت موسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عزایم الله
تصویر عزایم الله
آنچه خداوند بر بندگان واجب کرده است
فرهنگ فارسی عمید
(اَ / اِ مُلْ / مِلْ / مَلْ لاهِ)
مرکب از ام ادات قسم + اﷲ، لفظی است موضوع برای قسم و لغتی است در ایمن اﷲ یعنی سوگند بخدا. (از اقرب الموارد). رجوع به ایمن شود
لغت نامه دهخدا
(هََ مُلْ لاه)
سوگند با خدای. قسم به خدا. (منتهی الارب (از اقرب الموارد). ایم اﷲ، به ابدال. (از اقرب الموارد). رجوع به هیم شود
لغت نامه دهخدا
(اَ مُ نَلْ / مُ نَلْ لاه)
قسم بخدا. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به ایم اﷲ و ایمن شود
لغت نامه دهخدا
ستایش می کنم خدای را یا احمد الله تعالی. ستایش میکنم خدای را که والاست: احمدالله تعالی که بارغام حسود خیل باز آمد و خیرش بنواحی معقود (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
خدا ببخشایاد، خداوند رحم کند، یا رحم الله اسلافهم و ابداخلافهم. خدا پیشینیان آنانرا ببخشایاد و جانشینانشان را پایدار دارادخ یا رحم الله الماضین منهم. خدا ببخشایاد در گذشتگان آنانرا: (وطایفه ای از ماهیرایشان. . چون قاضی محمد عبدالحمید اسحق. . رحم الله الماضین منهم... . یا رحم الله معشرالماضین. خدا ببخشاید گروه گذشتگان را. رحم الله معشر الماضین که بمردی قدم سپردندی. (سعدی. کلیات)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسم الله
تصویر اسم الله
نام خدا
فرهنگ لغت هوشیار
خدای ترا تایید کندخ رک. ماده بعد. یاایدک الله تعالی. خدای که والاست - ترتایید کناد، بدان ایدک الله تعالی که ترجمان تعریب ترزفان است
فرهنگ لغت هوشیار
جمله فعلی دعایی) خدای او (مرد) را تایید کناد، یا ایده الله بنصره. خدای اورابه پیروزی خویش تایید کناد، یا ایدهاالله خدای او (زن) را تایید کناد خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایدهم الله
تصویر ایدهم الله
خدای ایشانرا تایید کناد خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهل الله
تصویر اهل الله
مردان متقی و پارسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ای والله
تصویر ای والله
آفرین، بارک الله، درست است راست است همینطور است
فرهنگ لغت هوشیار
بسوی خدا بجانب خدا در راه خدا: آنگاه برانید تکاور بسوی شاه باپور و برادر بشتابید الی الله. کای شاه ملک افسر وی میر فلک جاه العبد و مافی یدی کان لمولاه. (ازمنظومه ای مذهبی شرح حال حربن یزید ریاحی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آیت الله
تصویر آیت الله
نشانه و حجت خدا
فرهنگ لغت هوشیار
گواه خدا خدانشان نشانه خدا حجت خدا، عنوانی که بمجتهدین وعلمای بزرگ دینی دهند آیات الله یا آیه الله العظمی. عنوانی که بمجتهد مرجع تقلید دهند
فرهنگ لغت هوشیار
خدا پایدار بدارد خدای پایدار دارادخ یا ادام الله اشرافه. خدای تابش وی را پایدار داراد، چونه بفراصطناع و یمن اقبال مجلس قاهری شاهانشاهی ادام - الله اشرافه خانه خواجه من بنده... قبله احرار... بود. یا ادام الله اقباله (اقبالها اقبالهما اقبالهم)، خدای پایدار داراد نیکبختی او (مرد) را (او (زن) را آن دو را ایشانرا) : (... وارث ملک سلیماتن مظفرالدین ابی بکر بن سعدابن زنگی ادام الله اقبالهما) یاادام الله ایامه. خدای روزگار (دولت) او را پایدار دارادخ: ... وارث ملک سلیمان اعدل ملوک زمان مظفرالدین والدین اتابک ابی بکر سعد ادام الله ایامه ونصیرالدین اتابک ابی بکر سعد الله ایامه و نصراعلامه... ادام الله ایامه و انعامه. خدای روزگار (دولت) و بخشش او را پایدار دارداغد، خانه خواجه من بنده اطال الله بقا ه وادام ایامه و انعامه... قبله احرار... بود. یاادام الله رفعته (رفعتها)، خداوند بلندی (قدر) او (مرد و زن) را پیوسته کناد، و در دسترس رفیع و خدر منیع ادام الله رفعتها. . یا ادام الله سلطانه (سلطانها) خدای پادشاهی او نور تمام کفایت است از خداوند زمان - ادام الله سلطانه - بر بندگان... یا ادام الله ظلکم. خداسایه شما را برقرار داراد، (بعنوان دعا و تعارف بمخاطب گویند)، یا ادام الله علوه. خدای بلندی (برتری) او را پیوسته کناد، که در خدمت این خداوند - ادام الله علوه - بغایت و نهایت همی رسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابن الله
تصویر ابن الله
خداپور پسرخدا پورخدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیت الله
تصویر بیت الله
کعبه، بیت الحرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسم الله
تصویر بسم الله
بنام خدا
فرهنگ لغت هوشیار
صفات خدای تعالی، خدا نام ها نام های خدا نام هایی که در سوفیگری رهبر به رهرو یا خواستا می سپارد تا آن را چندان باز گوید که در نهاد او نشیند نامهای خدا صفات خدای تعالی، نام هایی اند که مرشد یکی از آنها را بمرید گوید تا وی آن نام را تکرار کند تا مظهر آن اسم شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسد الله
تصویر اسد الله
شیرخدا، لقب علی علیه السلام 0، لقب حمزه سیداشهداء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارض الله
تصویر ارض الله
زمین خدا زمین خدا ملک خدا (ماخوذ از آیه 99 سوره 4 نسا: (قالوا لم تکن ارض الله و اسعه فتها جروافیها) ملائکه جواب دهند: الم تکن ارض الله واسعه: آنک ارض الله واسع گفته اند عرصه ای دان کاولیا دررفته اند. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایام الله
تصویر ایام الله
((~. لا))
روزهایی که از نظر مذهبی و اعتقادی مهم اند. مانند روز عاشورا
فرهنگ فارسی معین